گاهی اوقات دلم میگیره و چشام بارونی میشه .
گاهی اوقات میخوام تنهای تنها باشم تا با سکوتم فریاد خستگی سر دهم.
گاهی اوقات دل آدم از کسی میگیره که میخواد براش بمیره.
گاهی اوقات حس میکنم با این دنیای پست بیگانه ام و خودمو غریبه تلقی میکنم.
گاهی وقتی بارون میاد دلم میخواد زیر بارون گریه کنم چون هیشکی نمیفهمه که گریه میکنی.
همیشه دوس دارم سرمو به شونه یه همدم یا بهتر بگم یه مسافر تکیه بدم تا حتی برای یکبار انتقاممو از این دنیا بگیرم.
گاهی اوقات حس میکنم که از من تنهاتر تو دنیا وجود نداره اگه هم باشه خودمم. گاهی دلم میخواد نباشم تا نبینم آنچه را که دوس ندارم.
بیا تا برایت بگویم چه اندازه تنهایی من بزرگ است!!!
نظرات شما عزیزان:
|